www.iiiWe.com » روانشناسی , ارزش خوندن داره

 صفحه شخصی علیرضا شهنام نیا   
 
نام و نام خانوادگی: علیرضا شهنام نیا
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: دکتری عمران - پایه نظام مهندسی: دو
شغل:  هیات علمی دانشگاه. ودانشجوی دکتری ژئوتکنیک
شماره نظام مهندسی:  203002534
تاریخ عضویت:  1388/12/28
 روزنوشت ها    
 

 روانشناسی , ارزش خوندن داره بخش عمومی

17

همه چیز از خواستن شروع می شود .

خواستن غریزی ترین واکنش بشر نسبت به نداشته هایش است.

همین که خیره میشوی به چیزی که تنها دلت تصاحبش را میخواهد ، خواستن ،

قدرتش را به رخ می کشد ...

مشکل انسان ها در خواستن ِ نداشته هایشان نیست

مشکلشان در کنار آمدن با این نداشته هاست ...

اینجاست که احساس خوشبختی مقطعی می شود

به محض اینکه شما چیزی را دیدید که داشتنش را میخواهید

خوشبحتی تبدیل به احساسی می شود که تا آن را بدست نیاورید از آن محرومید

و اینجاست که حسادت رخ میدهد

حسادت مفهومی لحظه ایست که در یک لحظه در ناخود آگاه شما جوشش میکند

و شما را ملزم به تصاحب میکند

حسادت یعنی تشخیص چیزی که دیگران دارند و شما ندارید

اما میخواهید داشته باشید

در حسادت ، مشکل شما نداشته های دیگران نیست ،

بلکه داشته هاییست که آن ها دارند و شما ندارید

به عنوان مثال شما هیچوقت برای داشتن یک سیاره حسادت نمیکنید ،

زیرا دیگران هم سیاره ندارند

خیلی مهم است که بدانید میزان حسادت به میزان ارزشی است

که شما برای دیگران قائلید

تا مادامی که در درون شما به همان اندازه که حواستان به دیگران هست

به خودتان نیست ، حسادت رخ می دهد

زیرا حواس ِ چندگانه ی بشر ذاتا عاشق جستجو است .

و نسل ما را از کودکی طوری بار آورده اند

که بیشتر در دیگران جستجو کنیم تا خودمان

اینگونه است که به چشم خود با بهترین هایمان نمی آییم

اما مراقبیم دیگران با چه چیز هایی به چشممان می آیند

تا مادامی که دنیایمان درگیر بدست آوردن ِ داشته های دیگران است

هیچگاه احساس خوشبختی در ما متولد نمی شود

زیرا همیشه در هر سطحی که باشیم یا هر چقدر از دیگران به دست آورده باشیم

باز هم چیزی هست که نداشته باشیم

و دوباره درگیر تصاحب میشویم . و تا بدست نیاوریم آرام نیستیم ...

و این چرخه ی باطل ادامه دارد

سخت است باور اینکه یک انسان میتواند خودش را با نداشته هایش بپذیرد

انسان تا وقتی خود را کشف نکرده ، از خود لذت نمی برد ،

تا مادامی که از خود لذت نبرد نمی تواند به خودش قناعت کند

تا وقتی نتواند به خودش قناعت کند ، جواب سوال هایش را در دیگران میجوید

آنهم چه دیگرانی ؟ که همه شبیه خودش گم کرده ای دارند ...

که هیچ گاه پیدا نمی شود

نیت ها ، نقش بزرگی در احساس رضایت دارند

شما درس نمی خوانید که به دانشگاه بروید تا از دانشگاه رفتن ِ خودتان لذت ببرید

شما درس میخوانید که دانشگاه بروید تا از دیگران عقب نمانید

شما زیبا ترین لباستان را در مهمانی به خاطر این تن نمیکنید که خودتان از خودتان لذت ببرید

شما زیباترین لباستان را میپوشید که دیگران از آن لذت ببرند

و این لذت را با تعریف هایشان به شما انتقال دهند

شما 3 سال سخت کار نمی کنید تا ماشینی را بخرید

که در رویایتان همیشه پشتش نشسته ید

شما کار میکنید تا ماشینی را بگیرید که دیگران به شما القا کرده اند فوق العاده است

....

شما آنقدر در دیگران حل شده اید که تمام نیت هایتان وابسته به تفکر ، نگرش ،

زندگی و ارزش های آنهاست

ارزش هایی که چون همیشه به واسطه ی حضور دیگری ارزش میگیرد

پس رقابت ایجاد می کند

رقابت بین تمام افرادی که " خود " را جا گذاشته اند

و با هم بر سر اول بودن رقابت میکنند

طبیعیست شما حتی اگر اول هم باشید خیلی احساس خوشبختیتان دوام نمی آورد

زیرا همیشه در هر چیزی ، بالای داشته های شما وجود دارد

.

.

.

.

باید باور کرد احساس زیبایی در زندگی به درون شماست .

به صرف اینکه وارد دنیای بیرونتان می شوید

اگر " خود " را همراه نداشته باشید به " جلب توجه " پناه میبرید .

و هر چقدر هنرمندانه توجه ها را جلب کنید

در لحظات تنهایی چیزی برای لذت بردن ندارید

زیرا توجه نیز مفهومیست که با حضور دیگران تعریف می شود .

و دیگران هم برای مدت زیادی شما را اول نگه نمیدارند....

زیرا طاقت دوم بودن را ندارند

و اینگونه است که دیگران میتوانند برای احساس ِ خوشبختی شما تصمیم بگیرند

زیرا این احساس را روی اطرافیانتان سرمایه گذاری کرده اید ....


یــــــــــــــــاد بگیرید شما در یک چیز اول هستید .

حتی اگر نخواهید هیچ کسی نمی تواند جز شما در آن اول باشد

آن هم خود بودن است .

شما اگر خودتان باشید جذابید . زیرا جذابیت مختص هر چیز کمیاب است .

و از هر انسان ، تنها یکی به وجود آمده

مشکل از جایی شروع می شود که شما آنقدر خود را فراموش کرده اید

که دیگر نمی توانید خصوصیات واقعی خودتان را زندگی کنید

برای همینست به همین شیوه ادامه میدهید .

هیچ کسی نمی تواند شما را به خود بیاورد. چون خیلی ها شبیه شما

خودشان را چال کرده اند و طبق هنجار های اجتماع بار آمده اند

باور کنید همین الان این نوشته را با لذت می خوانید

اما بعد از ظهر وقتی میخواهید به خیابان بروید طوری لباس میپوشید

طوری حرف میزنید طوری رفتار میکنید که دیگران بپسندند

آنقدر خودتان نبوده اید که به طور ناخود آگاه از پس خود نبودن بر می آیید ...

بیایید باور کنید کافیست یک بار باب میل دلتان بچرخید

تا شب وقت خوابیدن پر از احساس خوب باشید

به درک که دیگران میگویند " این جو گیر رو نگاه کن "


وقتی دلتان میخواهد زیر باران برقصید خوب برقصید ...


وقتی دلتان میخواهد رانندگی پشت یک فولکس واگن را تجربه کنید ،

این کار را انجام دهید

وقتی دوس دارید دستمال گردن بگذارید خوب بگذارید ...

مهم احساس شماست .


اگر دیگران هم عکس العملی نشان دادند به پای این بگذارید

که شهامت انجام خواسته های درونی خود را ندارند

و میخواهند از کسی که این کار را میکند ایراد بگیرند

این را بدانید

خوشبختی احساسی درونیست که با بدست آوردن نداشته ها ، حاصل نمی شود

خوشبختی مستقل تر از این حرفاست که وابسته به بود و نبود ِ چیزی شود

و هنگامی حاصل می شود که شما از خویش احساس رضایت داشته باشید

اگر روزی توانستید از خودتان با تمام گند هایی که میزیند راضی باشید

خوشبختی در شما استمرار پیدا میکند ... هر لحظه برای شما زیباست

حتی درد هایتان را دوست دارید

زیرا درد هایتان بیشتر از هر چیزی به درونتان تعلق دارند ...

دردهایتان را به آغوش می کشید که بوی اصالت میدهند

و زیبا تر از این ... نخواهد بود

شنبه 3 دی 1390 ساعت 11:03  
 نظرات    
 
مائده علیشاهی 18:39 شنبه 3 دی 1390
0
 مائده علیشاهی
ممنون آقای مهندس
صاحبه جلالی 23:30 شنبه 3 دی 1390
0
 صاحبه جلالی
ممنون بله از نوشته لذت می بریم ولی، "همیشه یک ولی وجود داره "اونم اینه که به نظرتون میشه توی این کشور خودمون سعی کنیم که خودمون باشیم با علایقمون؟؟؟
شهره هوشمندراد 00:34 یکشنبه 4 دی 1390
1
 شهره هوشمندراد
معبودا: مرا به بزرگیه چیزهایی که به من داده ای آگاه و راضی کن تا کوچکیه چیزهایی که ندارم آرامشم را به هم نزند.
نازنین بهشتی 11:39 یکشنبه 4 دی 1390
1
 نازنین بهشتی
با این همه روزنوشت خوندنی و جالب اگه گذاشتین من بعد از 4-5 روز که شرکت نبودم، برم به کارام برسم!!
:)
مرسی آقای مهندس
خیلی قشنگ بود
فهیمه ترک لادانی 17:27 یکشنبه 4 دی 1390
0
 فهیمه ترک لادانی
خیلی ممنون آقای مهندس. خیلی مفید بود. اگر منبعش رو ذکر کنید خیلی ممنون می شم
مجید صابر 21:26 یکشنبه 4 دی 1390
0
 مجید صابر
خانم بهشتی احتمالا منظورتان این نیست که تنها توی شرکت از اینترنت استفاده مینمایید !
م. مستاجران 21:57 یکشنبه 4 دی 1390
0
 م. مستاجران
عالی بود مهندس جان
سپاس
معصومه السادات میرافضلی 08:30 دوشنبه 5 دی 1390
1
 معصومه السادات  میرافضلی
خیلی طولانی بود حس خوندنش نبود ولی حتما مفید بوده مرسییییییییی
سایه ذاکری 15:38 دوشنبه 5 دی 1390
2
 سایه ذاکری
معصومه جان خوش اومدی عزیزم
خلاصه اش اینه که "خودت باش"
کارتو راحت کاردما
:-))
مطلب کیانی زاد 22:14 دوشنبه 5 دی 1390
1
 مطلب کیانی زاد
هه هه هه هه هه هه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
خانم میر افضلی و ذاکری چه نظری دادند
نازنین بهشتی 15:24 سه شنبه 6 دی 1390
0
 نازنین بهشتی
سلام به همه دوستان
مخصوصا خانم میرافضلی که تازه به جمع اعضای سایت ملحق شدن
سایه جون چقدر قشنگ و جالب مطلب مهندس بقولی زاده رو خلاصه کردی
:)
جناب صابر، من از خونه هم امکان کانکت شدن به اینترنت رو دارم، ولی سرعت کانکشن شرکت بهتره
در ضمن وقتی در بهترین موقع حدود ساعت شیش عصر میرسم خونه، اگه بخوام توی خونه هم وقتمو پای مانیتور بگذرونم، واقعا در حق اعضای خانوادم ظلمه
بنابراین ترجیح میدم همون لابلای کارهام از شرکت کانکت بشم