موقعیت کوه صفه در شهر اصفهان
تحولات تاریخی کوهستان صفه
1- موقعیت کوه صفه در شهر اصفهان
مجموعه ارتفاعات معروف به کوه صفه با بلندترین نقطه ارتفاعی 2257 متر در جنوب غربی اصفهان واقع است. این کوه از شمال به جاده کمربندی از غرب به کوههای تخت رستم و دره خان، از شرق به شهرکها و مجتمعهای مسکونی و از جنوب به اراضی باز و خط آهن منتهی میشود.
کوهستان صفه که تا چند دهه پیش به صورت عنصری مجزا و با فاصله از شهر قرار داشت اینک با توسعه شهر به طرف جنوب کاملا به شهر وصل شده و بخشی از آن به عنوان پارک کوهستانی، کارکرد شهری یافته است. کوه صفه به عنوان یکی از عناصر نشانه ای و بارز در شهر اصفهان همراه با سایر عناصر عمده ساختار اصلی شهر را تشکیل میدهد.
محدوده این پارک از اراضی هم جوار شهرک علمی تحقیقاتی آغاز میشود و به طرف گردنه باد ادامه مییابد و پس از در بر گرفتن سه قله پیوسته و مجاور هم به طرف جاده کمربندی باز میگردد. اراضی این محدوده در حال حاضر آزاد است و در اختیار شهرداری قرار دارد.
ریشه نامگذاری «کوه صفه» خود بیانگر سرنوشت ناشناخته و پررمز و راز آن است. برخی روایتها نام کوه را به فضای صاف و صفه مانند روی کوه نسبت میدهند، برخی آن را برگرفته از صفای منظر اطراف کوه می دانند و برخی دیگر معتقدند که نام صفه از حضور صوفیان در کوه منشا گرفته است. اما برخی تحقیقات جدیتر حاکی از این است که نام صفه مشتق از واژه باستانی «اسپه» (سپه و سپاه) است که با نام شهر اصفهان «سپاهان» و نقش تاریخی آن پیوند دارد .
2- تحولات تاریخی کوهستان صفه
کوهستان به دلیل داشتن ساختار طبیعی شگفت، بقایای آثار ناشناخته و کهن و وجود قصهها و افسانههای گوناگون درباره آن سرگذشتی رازآلود و اسطورهای در ذهن و باور مردم منطقه پیدا کرده است تا جایی که دژ قدیمی آن را «قلعه دیو» نام دادهاند، غار آن را به مدفن زردشت پیامبر نسبت دادهاند، آب اندک چشمههای آن را متبرک دانستهاند.
دامنههای آن را به محل نبرد دارا و اسکندر نسبت دادهاند و برخی از زوایای آن را مکان گوشهگیری دراویش صوفی پنداشتهاند.
1-2- کوهستان صفه در دوران باستان
اصفهان همان طور که از ریشه نام آن «سپاهان» بر میآید در دوران ساسانیان مقر سپاهیان «ولیعهد نشین» بوده است و وجود برخی آثار به جا مانده مثل آتشگاه و گورهای زردشتیان بر این امر گواهی می دهد.
با توجه به این زمینه تاریخی و برخی شواهد عینی احتمال قوی این است که کوه صفه از زمانهای خیلی دور به عنوان پایگاه و پناهگاه مورد استفاده مردم بوده است. شیوه ساخت و معماری قلعه کوه صفه به سایر قلعههای دوران ساسانی شباهت دارد. وجود حفرههای سنگی در اطراف کوه صفه یادآور «استودانها» (استخوان دانهای) زردشتی است که در بسیاری از نواحی باستانی ایران مشاهده میشود. همچنین بعید نیست که برخی از بقایای ویران شده موجود در کوه صفه متعلق به بنای آتشکده باشد.
2-2- کوهستان صفه در قرون میانه اسلامی
در کتابهای معتبر تاریخی مربوط به قرون میانه اسلامی مثل «تاریخ ابن اثیر» «تاریخ راوند» و «تاریخ جهانگشای جوینی» شرحهای مبسوطی راجع به مبارزات دولت سلجوقی، که سنی مذهب و طرفدار خلفای بغداد بودند با پیروان فرقه شیعه اسماعیلیه در اصفهان آمده است که به کوهستان صفه و قلعه آن مربوط میشود. با تاسیس دولت سلجوقی در ایران، شهر اصفهان به عنوان پایگاه اصلی آن روز رو به توسعه نهاد و در عین حال در کانون کشاکش سیاسی و نظامی قرار گرفت از جمله حوادث مهم دوران سلجوقی که به طور مستقیم با سرگذشت کوهستان صفه ارتباط پیدا میکند، بالا گرفتن جنبش اسماعیلیه در منطقه اصفهان و بازسازی قلعه «شاهدز» در کوه صفه و جنگ طولانی اسماعیلیان با دولت سلجوقی است ماجرای تسلط اسماعیلیه بر کوه صفه و سرانجام بدفرجام آنان یکی از حوادث شگرف و شگفت تاریخ ایران، به طور عام، و داستانی پرمخاطره برای منطقه اصفهان و کوه صفه، به طور خاص به شمار میرود.
وقتی ملکشاه سلجوقی در سال 485 هجری قمری درگذشت میان فرزندان او (برکیارق، محمود و محمد) بر سر سلطنت اختلاف و نزاع درگرفت که باعث تضعیف دولت سلجوقی گردید.
در این شرایط، یکی از معتقدان و فعالان اسماعیلی در اصفهان به نام «احمدابن عطاش» به شیوه زیرکانه با فرمانده قلعه شاهدز طرح دوستی ریخت و آنجا را به تصرف خود و مریدانش درآورد. آنان با تقویت استحکامات نظامی کوه صفه در سراسر اراضی اطراف مسلط شدند و باج و خراج آنها را در اختیار خود گرفتند. از این رهگذر سالهای طولانی جنگ و هراس و خونریزی در منطقه حاکم شد و قلعه شاهدز و فدائیان اسماعیلی شهرت وسیع پیدا کردند. اما مدتی بعد که سلطان محمد سلجوقی سلطنت و قدرت خود را تثبیت کرد، تصمیم به قلع و قمع اسماعیلیان گرفت او در سال 500 هجری تمام کوهستان صفه را به محاصره درآورد و پس از ماه ها مناقشه دینی و سیاسی و زد و خورد سرانجام قلعه را فتح کرد و باقیمانده ساکنان و جنگجویان قلعه را کشت و رهبران آنان را به اسارت درآورد. چنان که مورخان نوشتهاند ابن عطاش و همسر و پسرش سرنوشتی دلخراش و اندوهبار پیدا کردند مدت یک هفته ابن عطاش را در شهر اصفهان همراه با آزار و تحقیر و شکنجه گرداندند، سرانجام پوستش را کندند و از کاه انباشتند و سر او و پسرش را به بغداد فرستادند، اما همسر او برای آن که به دست سربازان سلجوقی اسیر نشود، با شهامتی کم نظیر از فراز قلعه شاهدز خود را به زیر انداخت و به حیات خود خاتمه داد. طول این دوره، شورش و خشونت به روایتی هفت سال و به روایتی دیگر دوازده سال طول کشید.
3-2- کوهستان صفه در دوره صفویه
در دوره صفویه با نتخاب اصفهان به عنوان پایتخت کشور و تبدیل آن به یک شهر مهم سیاسی و اقتصادی و پرشکوه، اهمیت نظامی و دفاعی آن کاهش پیدا کرد و برعکس بر نقش معماری، هنری و فرهنگی آن افزوده شد. در این دوره برخی از نقاط خوش منظره کوه صفه مورد بازسازی قرار گرفت و مسیرهای ارتفاعی و دسترسی جدید میان آنها و شهر احداث گردید. در زمان شاه سلیمان صفوی یا شاه صفی دوم ( 1106 – 1077) در محل یکی از چشمههای دامنه کوه صفه که امروزه به چشمه پاچنار معروف است بنایی برای تفریح و گردش درباریان ساخته شد که به نام (تخت سلیمان) خوانده شده است برخی از جهانگردان و سفرنامه نویسان دوره صفوی از این بنا یاد کرده و به معرفی آن پرداخته که حکایت از شهرت و اهمیت این بنا در آن روزگار میکند.
ـ انگلبرت کمپفر ( Engelbert Kampher ) ( 1716 – 1651 م )
سیاح، طبیعیدان و پزشک آلمانی که به عنوان منشی و پزشک همراه با سفیر سوئد بارها به ایران سفر کرد و سفرنامهای مفصل درباره مشاهدات خود همراه با نقشهها و تصاویر متعدد انتشار داد. از جمله شرح و تصویری از بنای تخت سلیمان (پاچنار) در زمان خود شاه سلیمان تهیه کرده است که با توجه به ویران شدن اصل بنا امروزه بسیار ارزشمند است.
ـ کورنلیس دوبروین ( Cornelis deBrruyn ) ( 1727-1652)
سیاح و نقاش هلندی که در سالهای ( 1701 تا 1703 ) به ایران و اصفهان سفر کرد و سفرنامهای مشروح و مصور از سرزمین، مردم و آثار ایران به چاپ رسانید. او حدود شانزده سال بعد از کمپفر تصویر دیگری از بنای تخت سلیمان ارائه داده است .
ـ وارطانیس یوزوکچیان ( Vardanes usukjian )
خلیفه و پیشوای روحانی ارمنی که در سال 1844 (دوره قاجار) به ایران و اصفهان سفر کرد و سفرنامهای با عنوان وصف بناهای مشهور اصفهان در سال 1854 در شهر قسطنطنیه به چاپ رسانید. او ضمن ارائه تصویری از بنای تخت سلیمان وضع آن را تشریح کرده است.
4-2- کوهستان صفه در دوره حاضر
پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران و پیآمدهای آن تغییراتی در کوهستان صفه و اراضی پیرامون آن پدید آمده است که در مجموع موجودیت آن را از حالت انزوا و فراموشی به درآورده و به عنوان یک عنصر شهری در معرض توسعه و عمران قرار داده است. تاسیس پارک جدید صفه در اوایل دهه 1360 یکی از مهمترین اقدامات عمرانی است که تا حدود زیادی باعث بهبود سیمای کوه و عملکرد آن شده است. افزایش فضای سبز در دامنه خشک و کم آب کوهستان صفه و افزایش ایمنی اجتماعی آن، باعث استقبال وسیع مردم و برقراری پیوند نزدیک تر میان شهر و کوه و توسعه پیک نیک و گردش در کوه شده است. محدوده کنونی پارک کوهستانی صفه نزدیک به 100 هکتار است که حدود 75% آن به پوشش سبز اختصاص یافته است.
کوهستان صفه به دلیل داشتن ساختار طبیعی شگفت، بقایای آثار ناشناخته و کهن و وجود قصهها و افسانههای گوناگون درباره آن، سرگذشتی رازآلود و اسطورهای در ذهن و باور مردم منطقه پیدا کرده است. تا جایی که دژ قدیمی آن را «قلعه دیو» نام دادهاند، غار آن را به مدفن زردشت پیامبر نسبت دادهاند، آب اندک چشمههای آن را متبرک دانستهاند، دامنههای آن را به محل نبرد دارا و اسکندر نسبت دادهاند و برخی از زوایای آن را مکان گوشهگیری دراویش صوفی پنداشتهاند. وجود روایات گوناگون درباره ریشه نامگذاری «کوه صفه» خود بیانگر سرنوشت ناشناخته و پررمز و راز آن است. برخی روایتها نام کوه را به فضای صاف و صفه مانند روی قله کوه نسبت میدهند، برخی آن را برگرفته از صفای منظر اطراف کوه میدانند و برخی دیگر معتقدند که نام صفه از حضور صوفیان در کوه منشاء گرفته است، اما برخی تحقیقات جدیتر حاکی از این است که نام صفه مشتق از واژه باستانی «اسپه» (سپه و سپاه) است که با نام شهر «اصفهان» (سپاهان) و نقش تاریخی آن پیوند دارد.
جدا از درستی و نادرستی انبوه این داستانها و قصهها، نکته بسیار مهم این است که کوهستان صفه جایگاه مهمی در خاطره جمعی، سرگذشت تاریخی و باورهای عامه مردم پیدا کرده است. آگاهی به این حقیقت ما را به نکتهای مهمتر رهنمون میسازد و آن این است که هر گونه اقدام برای بازسازی، نوسازی و عمران کوهستان صفه میباید همراه با حفظ و تقویت ارزشهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی آن صورت پذیرد. بر این اساس در این مطالعات سعی شده است که ابعاد تاریخی، اجتماعی و فرهنگی کوهستان صفه، نه به عنوان یک پژوهش صرفا تاریخی، بلکه به عنوان راهنمای ساماندهی و طراحی فضاهای آن در چارچوب اهداف توسعه پایدار و احیای ارزشهای فرهنگی و تقویت هویت فضایی، مورد بازشناسی و تاکید قرار گیرد.
از سال 1360 هنگامی که طرح پارک کوهستانی صفه به عنوان یکی از طرحهای اجرای شهرداری اصفهان تهیه میشد توجه به عناصر تاریخی کوهستان صفه مدنظر طراحان و برنامهریزان طرح قرار گرفت و گزارشی از تاریخچه کوهستان در ادوار تاریخی تدوین شد در میان عناصر تاریخی کوهستان مکانی که بیش از سایر فضاها توجه کارشناسان را به خود جلب کرد، مجموعه قلعه نظامی شاه دژ بود.
این قلعه با بقایایی از حدود چند هزار سال تاکنون در صورتی که راههای دسترسی مناسب برای آن در نظر گرفته شود میتواند از جاذبههای مسلم گردشگری اصفهان باشد و سالانه تعداد قابل ملاحظهای از گردشگران داخلی و خارجی، کوهنوردان و مردم شهر را به خود جلب کند. این امکان به غیر از یافتههای بسیار با ارزش تاریخی یکی از بهترین چشماندازهای طبیعی شهر اصفهان از ارتفاعات است که تمامی توسعه شهر، بخش تاریخی و حتی منطقه اصفهان را نمایش میدهد در شرایط کنونی که شهرداری اصفهان توانسته پارک کوهستانی صفه را در مراحل اول به اجرا درآورد که کاری بسیار دشوار بوده است، زمان را مناسب میبیند که توجه خود را به این مکان با ارزش تاریخی یعنی شاه دژ متمرکز کرده و بودجه مناسبی را در جهت احیا این محوطه تاریخی برای جذب گردشگران، کوهنوردان و مردم شهر اصفهان در آن هزینه کند.
* موقعیت کوه صفه و محدوده طرح
موقعیت کوه صفه در شهر اصفهان و ارتباط با پیرامون مجموعه ارتفاعات معروف به کوه صفه با بلندترین نقطه ارتفاعی 2257 متر در جنوب غربی اصفهان واقع است. این کوه از شمال به جاده کمربندی، از غرب به کوههای تخت رستم و درهخان، از شرق به شهرکها و مجتمعهای مسکونی و از جنوب به اراضی باز و خطآهن منتهی میشود.
کوهستان صفه که تا چند دهه پیش به صورت عنصری، مجزا و با فاصله از شهر قرار داشت اینک با توسعه شهر به طرف جنوب به شهر وصل شده و بخشی از آن به عنوان پارک کوهستانی، کارکرد شهری یافته است. کوه صفه به عنوان یکی از عناصر نشانهای و بارز در اصفهان همراه با سایر عناصر عمده نظیر جاده کمربندی، بزرگراهها و خیابانهای اصلی، رودخانه زایندهرود، باغهای ناژوان و میدان نقش جهان، ساختار اصلی شهر را تشکیل میدهد.
از مهمترین عناصر و فعالیتهای همجوار با کوه صفه میتوان از دانشگاه اصفهان، مجتمع مسکونی سپاهان، شهرک امام جعفر صادق، شهرک امیر حمزه و منطقه فعالیتهای نظامی نام برد.
کوه صفه به دلیل شکل و ساختار طبیعی و همچنین صعبالعبور بودن آن، گذشتهای پررمز و راز دارد و تحولات گوناگونی را از سر گذرانده است.
کوه صفه رو به سوی توسعه
محدوده معرفی شده برای مطالعات و طراحی راهبردی که بخشی از مجموعه کوهستان صفه را در قسمتهای مرکزی و شمالی آن دربر میگیرد، حدود 700 هکتار وسعت دارد. توسعه محدوده طرح به دلایل مختلف از جمله مالکیت اراضی و دوری یا نزدیکی به بافت شهری، از نظر کارفرما اولویتبندی شده و شامل سه محدوده با اولویتهای اول، دوم و سوم توسعه است.
محدوده نخست توسعه شامل پارک موجود و گسترش آن تا قلههای مجاور حدود 450 هکتار وسعت دارد. این محدوده از اراضی همجوار محوطه لرزهنگاری آغاز میشود، به طرف گردنه باد ادامه مییابد و پس از دربرگرفتن سه قله پیوسته و مجاور هم به طرف جاده کمربندی باز میگردد. اراضی این محدوده در حال حاضر آزاد است و در اختیار شهرداری قرار دارد.
اولویت دوم توسعه شامل بخشی از اراضی واقع در حاشیه کمربندی و غرب کوه صفه به مساحت حدود 80 هکتار است. این محدوده در حال حاضر در اختیار نیروهای نظامی است و به عنوان میدان تیر و سایر عملیات نظامی از آن استفاده میشود. اراضی واقع در بخش شمالی این محدوده که به صورت نواری در مجاور جاده کمربندی قرار دارد توسط نیروهای نظامی حصارکشی (سیم خاردار) شده است.
اولویت سوم توسعه، اراضی جنوبی محدوده، طرح به وسعت تقریبی 150 هکتار را دربرمیگیرد. این اراضی مشرف به محدودهای وسیع و نسبتا مسطح است که در حال حاضر در اختیار نیروهای نظامی قرار دارد.
کوه صفه و طرح جامع اصفهان
طرح جامع اصفهان که در سال 1317 به تصویب رسیده است فقط اراضی مسطح شمال محدوده طرح و پارک موجود را در بر میگیرد. سایر قسمتهای محدوده طرح که به طور عمده ارتفاعات را شامل میشود خارج از طرح جامع قرار دارد.
در واقع خط محدوده طرح جامع بر ابتدای اراضی شیبدار کوهستانی منطبق شده است. اراضی مسطح شمال محدوده طرح حاضر در طرح جامع اصفهان به پارک کوهستانی و جنگلکاری اختصاص یافته است. همچنین در طرح جامع، اراضی نسبتا وسیع شمال کمربندی که در حال حاضر در اختیار نیروهای نظامی است به خدمات بزرگ منطقهای اختصاص یافته است.
طرح تفصیلی اصفهان نیز که براساس طرح جامع شهر تهیه شده است محدوده طرح حاضر را در بر نمیگیرد. در طرح تفصیلی اصفهان، کل محدوده شهر به مناطق مختلف تقسیم شده و سه منطقه از شهر، یعنی مناطق 5، 6 و 11 محدوده کوه صفه را دربرمیگیرند. علاوه بر این دو طرح تفصیلی، اراضی دانشگاه و اراضی خدمات بزرگ منطقه (واقع در شمال جاده کمربندی و کوه صفه) نیز خارج از محدوده مناطق طرح تفصیلی قرار گرفتهاند. بدین ترتیب در طرح تفصیلی نیز همچون طرح جامع، پیشنهاد مشخصی درباره ارتفاعات کوه صفه ارایه نشده است.